بزرگترين عيد همه اديان الهي
غدير ، بزرگترين عيد همه اديان الهي
” اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم نعمتي و رضيت لکم الاسلام دينا “
عيد غدير را که در روايات اسلامي به عيد الاکبر (بزرگترين عيد) تعبير شده است ، مي توان به بزرگترين عيد تمام اديان الهي تعبير کرد ، چرا که حاصل زحمات تمام فرستادگان الهي ، در اين روز به نتيجه رسيده است .
آنگاه که نوح نبي (ع) بر مردم نازل شد ، دين خود را به آنها عرضه داشت و فرمود : ” خداوند شما را به اين دين فرا خوانده است ؛ اما بدانيد که بعد از من پيامبري خواهد آمد که آيين او کاملتر است ، پس به او بگرويد و آگاه باشيد که کاملترين دين ، نزد آخرين فرستاده خداست . ” همين طور ابراهيم ، موسي و عيسي (ع) آمدند و به تدريج ، دين خدا را کامل نمودند و وعده به کاملترين دين ، يعني دين آخرين رسول الهي ، دادند .
حال اسلام بر مردم نازل شده است و دين به آخرين مرحله کمال رسيده و حاصل تلاش تمامي پيامبران الهي در اسلام متجلي شده است . پيامبر اکرم (ص) در طول 23 سال با زحمت و تلاش فراوان ، آن را به بار نشانده و برابري و برادري را در بين تمام مسلمين جاري نموده است . او اينک براي زيارت خانه معبود رهسپار مي شود و مسلمين را از هر رنگ و نژاد ، براي حجة الوداع که آخرين حج اوست ، فرا مي خواند . مردم ، دوشادوش حضرت ، حج بجا مي آورند و آخرين صحبتهاي ايشان را از زبانشان مي شنوند . در راه بازگشت جبرئيل بر حضرت نازل مي شود :
” يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک “
پيامبر که به نفاق عده اي از همراهان خود از طريق وحي الهي آگاه بود ، از برخورد آنان بيمناک شد . در اين هنگام جبرئيل امين براي دومين بار نازل شد:
” يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک “
رحمة للعالمين (ص) هراسناک از دلهاي مريض و ايمانهاي سست تازه مسلمانان ، راه تازه اي مي جست که جبرئيل براي سومين بار نازل شد :
“يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله يعصمک من الناس”
اين چه پيامي است که اگر به مردم ابلاغ نشود ، رسالت به انجام نرسيده است ؟
پيامبر اکرم (ص) که هم داراي مقام نبوت و هم داراي مقام رسالت مي باشد ، در اين آيه با عبارت ” يا ايها الرسول ” مورد خطاب قرار گرفته اند که بيانگر آن است که در اينجا مقام رسالت آن بزرگوار مورد نظر است . از طرفي ” فما بلغت رسالته ” نشانگر آن است که انجام ندادن اين عمل و نرساندن اين پيام از طرف خداوند ، سبب عدم انجام وظيفه رسالت آن حضرت مي شود .
در ادامه آيه ، خداوند به قلب نوراني پيامبر (ص) اطمينان مي دهد و مي فرمايد :
” و الله يعصمک من الناس ” خداوند تو را از آسيب مردم حفظ مي کند . مراد از آسيب مردم ، آسيب جسمي ، مالي و … نيست ؛ چرا که پيامبر هيچ گاه در ميادين جنگ هراسي به دل راه نمي داد و زندگاني آن حضرت ، سراسر گواه اين مطلب است که در تمامي جنگها ، رسول اکرم (ص) حتي يک قدم هم به عقب بر نداشت . حتي در جنگ احد بعد از اين که به ظاهر ، مسلمانان شکست خوردند و سپاه اسلام از هم گسست ، آن حضرت همچنان در برابر مشرکين مي جنگيد . به علاوه خداوند نه تنها رسول اکرم (ص) بلکه تمامي رسولان خود را اين گونه توصيف مي نمايد:
” الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه و لا يخشون احدا الا الله
کساني که رسالت خداوند را ابلاغ مي نمايند و از او مي ترسند و از هيچ کس غير او نمي هراسند . “
پس هراس آن حضرت به خاطر آسيب ديدن اصل دين ، توسط مردم و به خاطر جهل آنان بود و اين ، بشارت خداوند براي غلبه بر جهل مردم بود ؛ همانگونه که به موسي (ع) نيز فرمود : ” لا تخف انک انت الاعلي “
پس پيامبر (ص) در موضع غدير توقف مي کنند .
آنان که جلوتر رفته بودند را فرا مي خوانند و صبر مي کنند تا افرادي که هنوز نيامده اند به آنان ملحق شوند . پس به بالاي بلندي مي روند و خطبه اي ايراد مي کنند :
” خداي را سپاس مي گويم و بر بندگي خود و پروردگاري او اقرار مي کنم . جبرئيل تا کنون سه بار بر من نازل شده است و از جانب پروردگار مرا امر نموده که در اين زمين بر پاي بايستم و رسالت او را به پايان برم . آيا من ولي شما بر شما نيستم ؟ “
همگان پاسخ دادند : ” آري . “
حضرت ادامه داد : ” آيا من پيامبر و رهبر شما نيستم ؟ ”
باز همه سر به تعظيم خم مي کنند .
آنگاه حضرت دست علي بن ابيطالب (ع) را گرفته و بلند مي کند و مي فرمايد :
” من کنت مولاه فهذا علي مولاه ، هرکه من ولي و سرپرست اويم ، پس علي سرپرست و ولي اوست . “
سپس مردم در محل خيمه اي که به امر پيامبر (ص) ، برپاگشته بود ؛ بر علي (ع) وارد شدند و به ايشان تهنيت گفتند و آن حضرت را امير المؤمنين خطاب نمودند ؛ که مورخين عده آنان را تا 120000 نفر ذکر کرده اند .
در آن هنگام اين آيه نازل شد :
” اليوم يئس الذين کفروا من دينکم فلا تخشوهم و اخشون اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم نعمتي و رضيت لکم الاسلام دينا ، امروز کافران از دين شما مأيوس شدند ؛ پس ، از آنان نترسيد و از من بهراسيد . امروز دين شما را کامل نمودم و نعمت خويش را بر شما تمام ، و براي شما به اسلام به عنوان دين راضي شدم (راضي شدم که اسلام دين شما باشد) . “
در قرآن کريم واژه ” اليوم و يومئذ ” بيشتر براي معاد به کار برده مي شود ؛ ولي در اين آيه در باره ظهور امامت به کار رفته است . از آن جايي که قرآن مطالب مهم را با لفظ ” الا و اليوم ” آغاز مي کند ، معلوم مي شود که خبر بسيار مهمي در اين آيه وجود دارد که دوبار در آن کلمه اليوم استفاده شده است و آن خبر مهم ، همانا تعيين سرپرست براي امت اسلامي ، پس از پيامبر اکرم (ص) مي باشد .
اين اتفاق مهم ، باعث مأيوس شدن کفار شد . دشمنان اسلام مي گفتند :
” نتربص به ريب المنون ” ما مرگ پيامبر (ص) را انتظار مي کشيم تا با مرگ او بساطش برچيده شود ؛ چرا که با کتاب و قانون مي توان مبارزه کرد و آنرا مطابق ميل خود و بر خلاف نظر خداوند ، تفسير نمود ؛ اما با اين رهبر الهي نمي توان به مقابله پرداخت . لذا واقعه غديرخم که ادامه رهبري امت اسلامي را براي شخصي با داشتن خصائص شجاعت ، درايت و صبر و پايداري همانند پيامبر (ص) اعلام مي دارد ، اين تنها اميد کافران را نيز به يأس بدل کرد ؛ و بعد از پيامبر (ص) جانشيني الهي از جانب خداوند براي ادامه راه او و سرپرستي مسلمين تعيين نمود .
در قسمت بعدي آيه ، از کامل شدن دين و تمام شدن نعمت سخن به ميان آمده است . منظور از نعمت در اين قسمت آيه ، نمي تواند نعمتهاي مادي باشد ؛ چرا که نعمتهاي مادي هنوز هم جاري هستند و چيزي نيستند که تمام بشوند و هر روز و هر لحظه ، از جانب خداوند ، بر مخلوقات نازل مي شوند و نمي توان در باره آنها کلمه تمام کردن نعمت از جانب خداوند را به کار برد . پس نعمتي ديگر (و به مراتب بالاتر و مهمتر از نعمتهاي مادي) مورد نظر آيه است . بر طبق واقعه غدير ، همانا آن نعمت ، چيزي جز نعمت ولايت و امامت نيست . خداوند نيز در قرآن نعمت رسالت و نعمت امامت را به عنوان برترين نعمتهاي خويش ستوده و اصطلاح منت (نعمت سنگين و طاقت فرسا که حمل و هضم آن دشوار است) را براي آن دو نعمت به کار برده است .
” لقد مَنّ الله علي المؤمنين اذ بعث فيهم رسولا من انفسهم ، همانا خدا بر مؤمنين نعمتي سنگين عطا نمود آن هنگام که از بين آنان رسولي را مبعوث کرد . “
” و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض ونجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين ، ما اراده کرديم که بر آناني که در زمين ضعيف شمرده شدند ، نعمتي سنگين بدهيم و آنان را امام قرار دهيم و وارثان زمين . “
و در نهايت اينکه زحمات تمام پيامبران پيش از اسلام و زحمات 23 ساله پيامبر (ص) در روز غدير به بار نشست و حجت خداوند بر انسان تمام شد .
از لحاظ روايي نيز ذکر اين نکته ضروري است که در طول تاريخ اسلام ، کمتر واقعه اي سندي به محکمي سند غدير دارد . مسعود ابن ناصر سجستاني در کتاب ولايتکده که 17 جلد است اين حديث را از 120 نفر نقل کرده است . محمد ابن جرير طبري در کتاب رد علي الخرقوضيه از 75 طريق ، ابن عقده در کتاب ولايت ، حديث را از 125 راوي بيان داشته است . از ابوالمعالي جوني نقل است که او بيان داشته است:
” در بغداد در دکان صحاف ، کتابي ديدم که روايت غدير را در آن جمع آوري کرده بود و بر پشتش نوشته شده بود : « جلد 28 از طرق حديث من کنت مولاه » . ” سيد مرتضي نيز در کتاب شافي بيان داشته است که ” ما هيچ فرقه اي از فرق اسلامي را نديده ايم که منکر اصل حديث غدير باشد . ” و در نهايت کتاب ارزشمند الغدير تأليف علامه اميني ، جامع ترين دائرة المعارف براي اسناد روايت غدير مي باشد .
در روايتي در صحيح مسلم به نقل از طارق بن شهاب آمده است : جمعي از يهود به خليفه دوم گفتند : اگر بر ما قوم يهود چنين آيه اي نازل مي شد (اليوم اکملت لکم دينکم و اتتمت عليکم نعمتي) و ما مي دانستيم که در چه روزي نازل شده است ، حتما آن روز را عيد قرار مي داديم .